همه چیز از  یه فکر شروع شد…

از یک روز که تصمیم گرفتیم برای خوشحال تر شدن بچه ها هر کاری که از دستمون برمیاد رو انجام بدیم.
از دل همون روزهایی که کنار بچه های کار محله شوش بودیم و بهشون درس یاد میدادیم،یه تصمیم سخت اما شدنی گرفتیم؛ این تصمیم از تغییر رشته شروع شد تا بتونیم رشته ی افکارمون رو در مورد بچه ها به دست بیاریم و با قدرت و آگاهی بیشتری همراهشون باشیم و کمکشون کنیم.با همین تصمیم نهال درخت گردو کاشته شد.

هوش و خلاقیت گردو

بعد از چند سال درس خواندن ، تحقیق و پژوهش کردن و پیدا کردن افرادی که می خوان دنیا رو برای بچه ها جای بهتری کنن،گردو بالاخره شکل گرفت و رشد کرد و حالا تبدیل به یک درخت تنومند پر گردو شده که به راحتی میشه به تنه اون تکیه داد و زیر سایه ی دانشش گردو چید و خورد.

«گردوی کشف استعداد و توانایی بچه ها»

آینده از آن کسانی است که به استقبالش می روند.

این جمله از نیچه است و ما بهش باور داریم. اگر ما استعداد های خودمون رو خوب بشناسیم، میدونید چقدر میتونیم تو زندگیمون خوشحال تر باشیم؟ چون تو مسیری قدم برمیداریم که دوستش داریم، کارهایی رو انجام میدیم که برامون لذتبخش هستند و با آدمهایی در ارتباط قرار میگیریم که بیشتر شبیه خودمون هستند.
 حالا فکر کنید این مسیر رو از ابتدا برای بچه هامون در نظر بگیریم. یعنی از وقتی خردسال هستند برای شناخت استعدادهاشون زمان بزاریم تا بعدا کلی زمان و هزینه هدر رفته تو مسیری که از اساس برای اونها نبوده، تلف نکرده باشیم

یادتون هست وقتی خودمون دانش آموز بودیم برای خریدن لوازم مدرسه چه حال و هوایی داشتیم؟ همون حالی که قبل عید برای خرید لباس و کفش نو داشتیم و شاید قشنگ ترین قسمت شروع مدرسه همون خریدها بود. مداد های رنگی، دفترهای ساده ای که تنوعشون به اندازه نصفِ نصف دفترهای فانتزی که الان تو بازاره نبود، دفتر نقاشی های چهل برگ، مداد قرمزهای گلی… و خلاصه شادی و خوشحالی وصف ناپذیرمون برای شروع دوباره کلاس ها و پیدا کردن دوستهای جدید.
فرقمون با بچه های الان مثل اینه که ما از یه سیاره دیگه اومده باشیم… شاید هم اونها…

گردو تی وی

مدرسه، با همه اون فضای آجری و میز و نیمکت های نیمه خراب، تعریف دیگه ای با مدرسه های پیشرفته الان داشت. توی چند سال اخیر هم دیگه حرف از مدرسه هوشمند زده می شد که داشتند یک سیستم جدید رو پیاده می کردند. تا رسیده به الان و آموزش آنلاین اجباری. ولی در نهایت تو همه اون سیستم ها بچه ها مجبور بودند چیزی که براشون در نظر گرفته میشد رو یاد بگیرند.
حالا این میون حرف گردو چیه؟ حرف و کار گردو برگزاری کلاس هاییه که مبنا و اساسشون نه اجبار، بلکه علاقه و شوق بچه ها برای یادگیری ست. اونم نه فقط برای عزیزای دلمون که به سن مدرسه رسیدند بلکه قبل تر از اون. شاید بچه هامون اون شور و اشتیاق ما برای خرید لوازم التحریر رو تجربه نکنند ولی قطعا فراتر از اون کارهایی رو که دوست دارند رو تجربه می کنند

تیم گردو

ما بچه های دیروز تصمیم گرفتیم دست به دست هم بدیم و حلقه های عمو زنجیر باف و کامل کنیم و با خلاقیتی که هر کودوم از ما داریم رویای قشنگ کودکتون رو به واقعیت ببافیم و با این کارمون بهش عزت نفس بدیم تا بیشتر سرمون و پیش خودمون بالا بگیریم.